اینجا بدون تو/با تو
زمانی که حرف نمیزنیم دلم میگیرد. انگار تمام دنیا به گلویم فشار میآورند. انگار کل جهان قلبم را میفشارد. انگار درد تمام بیماران درون سینهام است. انگار غروب روزی است که عزیز از دست دادهام همانقدر غمانگیز همان قدر تاسیان...
با تو که حرف میزنم جهان روشن میشود. خورشید میتابد. ماه نورانیست و زمین سرشار از حس زندگی. پروانهها پرواز میکنند. گنجشکها میخوانند و من و تو دست در دست یکدیگر، به سوی مقصد نامعلوم میدویم.
بودن تو، نور جهان من است. دلیل بودن من. دلیل نفس کشیدنم، دلیل راه رفتنم. دلیل زیستنم. بهانه حرف زدنم. بهانه زندگی و زنده بودنم...
روشنی جهان من! بمان. بمان تا روزهای تاریک برنگردد. بمان تا تقاص روزهای تیره را از جهان بگیریم. تا نشان دهیم عشق رسیدن دارد. عشق با هم بودن دارد. عشق حال خوب دارد. زندگی دو نفره دارد. روزهای مشترک دارد. بمان تا به جهان ثابت کنیم عشق رسیدن دارد!