جنگ به من یاد داد، قدر ثانیه هایی که کنارتم رو بیشتر بدونم.

واسه همین نمیتونم چشم ازت بردارم.

موقع رانندگی، توی هیئت، موقع غذا خوردن...

بذار همه بگن این زن دیوونه شده، چه اهمیتی داره؟

من میخوام تورو نفس بکشم

میخوام چشمام پر از «تو» باشه

ریه هام پر از عطرت...

گوشم پر از صدای جادوییت...

وقتی مرگ و زندگی به ثانیه ای بنده، چرا لحظه های کنارت بودن رو، با غیرِ تو، هدر بدم...

تو، قدرتِ من برای ادامه دادنی❤️