بوی پاییز رو میشنوی جانِ دلم؟ یه قدم بیشتر نمونده بهش.

همیشه پاییز فصل مورد علاقه‌م بود اما از بعدِ تو پاییز قشنگ‌تر از گذشته شد. دوست‌داشتنی‌تر، مهربون‌تر...

آخه تورو بهم هدیه داد😍

فکر کن! توی اولین روزش!

پاییز برای من خونه‌ی اون مادربزرگیه که همیشه برای دویدن و بازی کردن توی حیاط خونه‌ش لحظه شماری میکردم.

اون عروسکِ دوست داشتنیمه که هیچ وقت از بازی کردن باهاش سیر نمیشدم. همیشه توی بغلم بود، باهاش می‌خوابیدم، باهاش بیدار میشدم...

پاییز برام شیرکاکائو و کیک خونگیه که با کلی عشق درست شده تا بشه خوراکیِ موقع حرف زدن‌هامون.

اون میوه‌ی دلبرِ محبوبمه که بین یه عالمه میوه رنگارنگ، تنها انتخابمه.

پاییز اون لحظه‌ی قشنگِ بوسه‌های آتشینه...

و من خدارو شکر میکنم بابت وجود این فصل،

بابت فرصت دوباره‌ای که بهم داد،

بابت عشقی که توی قلبم جریان داره و از شدتش گاهی بغضی میشم.

خدارو هزار مرتبه شکر که دوباره کنارمی عزیزتر از جانِ من!